عشق علی علیه السلام...سلمان فارسی (قسمت دوم)
ادامه از قسمت اول
...از دیگر فضایل سلمان می توان به ایمان او اشاره کرد که امام صادق (ع)در این باره می فرمایند:
ایمان دارای ده درجه است. مقداد درجه هشتم و ابوذر درجه نهم و سلمان به درجه دهم ایمان راه یافت.(7)
می توان سلمان را یکی از زاهدان به نام دین اسلام نام برد. به طوری که در تاریخ آمده که مقرری او 5 هزار درهم بود که آنها را صدقه می داد و خود از دست رنج خویش هزینه می نمود. او عبایی داشت که نیمی از آن را زیر انداز و نیم دیگرش را رو انداز خود کرده بود(8) وحتی از ابن ابی الحدید نقل است که سلمان خانه نداشت. مردی گفت:
آیا خانه ایی برایت بسازم که در آن سکونت کنی؟ سلمان گفت: مرا به خانه ایی نیاز نیست.
تا اینکه با اصرار، آن مرد خانه ایی برای او ساخت که طول و عرض و ارتفاعش از قد سلمان بیشتر نبود.(9)
مسعودی نقل می کند که سلمان همواره لباس پشمی به تن می کرد و سوار بر الاغ بدون پالان می شد و نان جو می خورد و مردی متعبد و زاهد بود و چون مرگ او فرا رسید، سلمان گریست. سعد وقاص علت را جویا شد. سلمان گفت: از رسول خدا شنیدم که می فرمود: همانا در قیامت گردنه ای است که از آن عبور نمی کنند مگر سبکباران و حال آنکه می بینم اطراف من اشیاء زیادی هست. سعد می گوید به اطراف سلمان که نگاه کردم در خانه او چیزی جز یک دوات، مشک آب و آفتابه ای بیشتر ندیم.(10)
از آنچه درباره زهد سلمان گفتیم به خوبی معلوم می شود که او مردی عابد، روزه دار و شب زنده دار بود و چون مولا ومقتدایش رسول خدا(ص) و امیر المومنین(ع) تمام حرکات و سکنات او عبادت وبندگی بوده است.
آنچه در مکتب اسلام اهمیت دارد شناخت درست ودرک صحیح از عبادت است که بعضی مدعی اند که عابدند اما درک درستی از عبادتی که انجام می دهند ندارند و امتیاز سلمان بر بسیاری از عابدان همین نکته است که او ضمن کار و تلاش عبادتی انجام می داد که مرضی رضای حق بود و او تمام حرکات وسکناتش بر اساس فهم ودانایی وشناخت کامل از اسلام بود.(11) شناختی که با سالها جست و جو و تلاش و بررسی ادیان مختلف به دست آمد و باعث شد سلمان با دیدی باز و وجودی تشنه به محضر پیامبر اسلام(ص)برسد.
این تلاش وکوشش باعث شد که دیگر یاران پیامبر اکرم(ص) و همچنین اصحاب امیرالمومنین علی(ع) به مرتبه سلمان نرسند، زیرا او در تمام عمر طولانی که داشت همواره به دنبال کسب علم و دانش بود و پس از مسلمان شدن وی با جلسات خاصی که با پیامبر(ص) داشت بیشتر بر علم و دانش خود افزود. به طوری که در روایات آمده که سلمان لقمان حکیم است و او را عالم به علوم پیشینیان و آیندگان و نیز محدث معرفی کرده اند.(12)
تا کنون مطالب بسیاری در مورد عشق علی و محبت خاندان پیامبر(ص) در وجود سلمان اشاره شد، اما حالا باید گفت که این علاقه دوطرفه بوده است و محبت پیامبر(ص) نسبت به سلمان و چندتن از اصحاب به نحو خاصی بود. به گونه ایی که ایشان این حقیقت را با کنایه و یا با صراحت به دیگران می فهماندند و اکرام و احترام او را بر دیگران لازم می شماردند. برای نمونه در واقعه جنگ خندق هنگامی که سلمان طرح حفر خندق را پیشنهاد کرد و پیامبر پذیرفت مهاجران وانصار سلمان را از خود دانستند و اعلام کردند که سلمان از ماست. اما پیامبر اکرم(ص) فرمودند: سلمان منا اهل البیت. سلمان از ما خاندان است.(13) و همچنین نقل است که پیامبر اکرم(ص)فرمودند:
پروردگارم مرا به دوستی چهار نفر دستور داده که خدای باری تعالی آنان را دوست می دارد و آن چهار تن عبارتند از:علی، ابوذر، مقداد وسلمان.(14)
از سلمان محمدی هرچه بگوییم کم است اما باید گفت که همه مردم مشتاق بهشت هستند اما درمورد سلمان متفاوت است و بهشت مشتاق سلمان است.(15)
سر انجام سلمان محمدی دعوت حضرت حق را لبیک گفت و در مدائن نزدیک شهر بغداد به خاک سپرده شد. مزار آن یار با وفا و عالم بزرگوار زیارتگاه شیعیان و عاشقان دین اسلام است.(16)
روحش شاد و بهشت گوارایش باد.
📚 منابع:
7- بحارالانوار-ج 32-ص341
8- شرح ابن ابی الحدید – ج18 – ص35
9- بحار الانوار –ج 22 – ص 321
10- مروج الذهب – ج 2- ص314
11- امالی صدوق،مجلس نهم ،ح 5 وبحار الانوار ج 22 – ص317
12- اسعد الغابه –ج2 –ص331 ورجال کشی ص 16 وبحار الانوار ج 22 ص347
13- اسعد الغابه – ج2 – ص331 وطبقات الکبری – ج4 – ص 83
14- الاختصاص – ص 341
15- اسعد الغابه – ج2 – ص 331
16- اعیان الشیعه –ج7 –ص280