عشق علی علیه السلام... مالک اشتر (قسمت چهارم)

عشق علی علیه السلام... مالک اشتر (قسمت چهارم)

جنگ جمل به عنوان نخستین جنگ سپاه امیرالمومنین، دقیق ترین معیار سنجش میزان ایمان و ارادت اصحاب علی(ع) به آن حضرت و بهترین ملاک ارزیابی عملکرد اصحاب جلیل القدر پیامبر اسلام و تابعین به شمار می رود.
مالک اشتر مانند عمار یاسر و صعصعه بن صوحان و زید بن صوحان ودیگران در این جنگ حماسه های جاویدانی آفرید. او به دست خود در همین نبرد تعداد زیادی از مشهور ترین قهرمانان و جنگ جویان سپاه دشمن را به هلاکت رساند. تدابیر هوشمندانه او درخدمت مولا و مقتدایش امیرالمؤمنین باعث شد که صفوف مستحکم دشمن به هم بریزد و مقاومتشان در هم بشکند.
پس از پایان جنگ جمل عمار یاسر و مالک اشتر نزد عایشه رفتند. عایشه از عمار پرسید همراه تو کیست؟ گفت: مالک اشتر است. عایشه از مالک پرسید: تو بودی که میخواستی خواهر زاده ام عبدالله بن زبیر را بکشی؟ 
مالک گفت: آری، اگر گرسنگی سه شبانه روزم نبود، امت محمد را برای همیشه از شر خواهر زاده ات خلاص می کردم.
به خدا سوگند، شمشیر من پیش از آن، هرگز به من خیانت نکرده بود. اما در آن روز شمشیرم در او کارگر نبود و سوگند خورده ام که دیگر آن شمشیر را با خود همراه نداشته باشم؛ زیرا به من خیانت کرد و عبدالله را به هلاکت نرسانید.(1)

هنگامی که امام به سرزمین شام قدم نهاد، برای مقابله با هر نوع یورش احتمالی دشمن دو فرمانده خود به نام زیاد بی نضر حارثی و شریح بن هانی را با نیروهایشان به عنوان مقدمه سپاه به سوی سپاه معاویه گسیل داشت. آن دو با مقدمه سپاه معاویه روبه رو شدند ولی نتوانستند دشمن را به صلح و آشتی دعوت کنند، لذا نامه ای برای امام نوشتند و کسب تکلیف کردند. امام پس از خواندن نامه فوراً مالک اشتر را خواست و او را از نامه آگاه ساخت و فرمود:
«هرچه زودتر خود را به آنها برسان و سرپرستی هر دو گروه را بر عهده بگیر، ولی تا دشمن را ملاقات نکرده ای و سخنانشان را نشنیده ای آغاز به نبرد نکن، مگر آنکه  آنها آغازگر جنگ باشند.»
مالک به همراه نامه امام به سرعت خود را به آن محل رساند و وضع سپاه را منظم کرد و از آن پس طبق دستور امام، جز دفاع از سپاه کاری صورت نداد. او آن چنان به قدرت خود مطمئن بود که در یکی از روزها برای معاویه شخصاً پیغام فرستاد که اگر خواهان نبرد است، خود به میدان بیاید تا با هم به نبرد بپردازند. ولی او هرگز اجابت نکرد تا اینکه در نیمه یکی از شب ها سپاه معاویه به سرعت عقب نشینی کرد و در سرزمین وسیعی کنار رود فرات فرود آمد و آب را به روی سپاه امام (ع) بست.(2)
ادامه دارد...

منابع:
1- شرح ابن ابی الحدید ج1 ص 262
2- تاریخ طبری ج4 ،ص 566 و567