عشق علی علیه السلام... مالک اشتر (قسمت اول)
همیشه در تاریخ افرادی هستند که حتی نام آنها هم باعث افتخار و یا ترس و وحشت برای اشخاص شود. افرادی خاص با ویژگی های منحصر به فرد و خاص که باید اعتراف کرد که تاریخ را همین افراد با ویژگی های خاص خود نوشته و ثبت کرده اند و با جرأت می توان گفت که مالک اشتر یکی از همین افراد خاص است که زندگانی و عطوفت و مهربانی او باعث آرامش و افتخار مسلمانان و اهل بیت(ع) و دوستان ایشان است و شجاعت و از خودگذشتگی او باعث ترس و نگرانی دشمنان اسلام و اهل بیت (ع) بوده و هست. اینک زمان آن رسیده است که به بررسی زندگی این یار و سرباز فداکار حضرت علی(ع) بپردازیم.
مالک فرزند حارث بن عبدیغوث نخعی معروف به مالک اشتر، کنیه اش ابوابراهیم و از اهالی یمن بود که در زمان رسول خدا(ص) به دین اسلام تشرف پیدا کرد و چون به دیدار پیامبر توفیق نیافت، لذا او را جزو تابعین به شمار آورده اند.(1)
مالک از یمن به کوفه آمد و در همان جا ساکن شد.
مالک در عین دلاوری مقابل دشمنان و منحرفان در برابر ضعیفان و درماندگان دلی رحیم و قلبی مهربان داشت.
مالک اشتر در زمان خلافت عثمان چندین بار به مناطق مختلف از جمله شام وحمص تبعید شد(2) و پس از آنکه انحرافات کارگزاران عثمان از حد گذشت، مردم برای اصلاح یا عزل عثمان وارد عمل شدند و چون عثمان اصلاح پذیر نبود بر او شوریدند و سرانجام او را به قتل رساندند. ازجمله افرادی که برای دست کشیدن عثمان از کارهای خلاف تلاش فراوان نمود امابه نتیجه نرسید، مالک اشتر بود. لذا او هم به صف طرفداران برکناری یا قتل عثمان پیوست و در این کار موفق شد.(3)
پس از قتل عثمان مردم به حضرت علی(ع) روی آوردند و به اصرار خواهان خلافت ایشان شدند. اما آن حضرت در ابتدا نمی پذیرفت. خود امام در بیان روی آوردن همگانی مردم بعد ها فرمود:
«ناگهان دیدم مردم از هر سو روی به من نهادند و چون یال کفتار پس و پشت هم ایستادند، چندان که امام حسن و حسین علیهما السلام فشرده گشتند و دو پهلویم آزرده.(4)»
جو عمومی آن روزگار متمایل بیعت با علی(ع) بود. برخی افراد در ایجاد این جو و درخواست همگانی نقش داشتند که از جمله این افراد، مالک اشتر بود.
مالک اشتر یکی از فعالان و تلاش کنندگان در جهت بیعت مردم با علی(ع) بود و به آن حضرت عرض کرد:
ای امیر مومنان با تو بیعت می کنم که بیعت کوفه بر عهده من می باشد.(5)
مالک در ابتدای خلافت علی(ع) خطاب به مردم فرمود:
ای مردم، این است وصی اوصیا و وارث علم انبیاء. آن که در راه خدا بس گرفتاری کشید وامتحان داد، آن که برای او کتاب خدا به ایمان گواهی داد و پیامبرش به بهشت رضوان، کسی که فضایل او به حد کمال رسید و در سابقه و علم و برتریش نه اواخر شک دارند و نه اوایل.(6)
منابع:
1-مناقب ابن شهر آشوب ج2 ص7
2-شرح ابن ابی الحدید ج2 ص129
3-شرح ابن ابی الحدید ج2 ص129
4-نهج البلاغه ،خطبه 3
5-احمدبن ابی یعقوب (ابن واضح یعقوبی) ج2 ص74
6-احمد بن ابی یعقوب ج2 ص76