عشق علی علیه السلام... اویس قرنی (قسمت دوم)
بعد از آنکه امیرالمؤمنین علی(ع) به خلافت رسیدند اویس با ایشان بیعت کرد و پیمان بست تا پای جان از ولایت آن حضرت دفاع کند. (9) اویس به خاطر شناختی که از آن حضرت داشت به خوبی میدانست که چه وقت زمان جهاد در راه خدا و دفاع از سنت به یغما رفته پیامبر اسلام است و باید در رکابِ جانشین شایسته آن حضرت مجاهدت کرده و علیه غارتگران و بدعت گذاران وارد پیکار شد و راه و روش پیامبر خدا را احیا نماید؛ لذا در زمان جنگ جمل از کوفه خارج شد و در ذی قار به حضور حضرت علی(ع) رسید و با ایشان بیعت مجدد کرد و ملتزم شد که تا پای جان در رکاب آن حضرت بجنگد.ا
امیرالمؤمنینزمانی که در ذی قار برای اخذ بیعت از سربازانش نشسته بود و منتظر پیوستن قبایل و عشایر مناطق مجاور بود فرمود: به زودی از جانب کوفه هزار نفر به ما ملحق خواهد شد، نه یک نفر کمتر و نه بیشتر. و با من بر سر جان بیعت خواهند کرد. (۱۰)
ابن عباس می گوید: من از قاطع بودنِ علی(ع) در تصریح به این رقم پریشان شدم که نکند از گفته امام افراد کمتر و یا بیشتر شود تا در این شرایط حساس مارا با مشکل مواجه کند؛ پس از شمارش تعداد افراد ۹۹۹ نفر تازه وارد بود و دیگر امیدی به تکمیل عدد نبود. زیرا همه گروه ها رسیده بودند و کسی هم از کاروان عقب نمانده بود، به همین دلیل اضطراب من شدت یافت و با خود گفتم: «إنّالله و إنّا إالیه راجعون» ناگهان متوجه شدم شخصی از آن طرف اردوگاه به سمت ما در حرکت است وقتی نزدیک شد، دیدم مردی است پیاده که قبای پشمی برتن دارد و شمشیر و سپر و دیگر ادوات جنگی را با خود حمل می کند. وی به محض ورود به اردوگاه خدمت حضرت علی(ع) شرفیاب شد و عرض کرد: یا علی دستت را باز کن تا با تو بیعت کنم.
امام پرسید: برسرچه امری با من بیعت می کنی؟
عرض کرد: باتو بیعت می کنم که کلامت را گوش کنم و فرمانت را گردن نهم و در رکاب تو آن قدر بجنگم که یا شما به پیروزی برسید و یا من به شهادت.
سپس حضرت از اسم و نشان او سوال کرد، گفت: من اویسم. امام پرسید: آیا تو اویس قرنی هستی؟ گفت آری. امام فرمود: الله اکبر! حبیبم رسول خدا به من خبر داد که مردی از امتش به نام اویس قرنی را ملاقات خواهم کرد و این مرد جزو حزب خدا و رسول اوست و مرگ او شهادت در راه خدا خواهد بود و در شفاعت او در روز قیامت مثل قبایل ربیعه و مضر داخل خواهند شد.
اویس همانگونه که با امام خود عهد کرده بود در رکاب آن حضرت در جنگ جمل شمشیر زد و تا پیروزی آن حضرت دست از نبرد برنداشت. (11)
در زمان شروع جنگ صفین مردی از میان سپاهیان شام پیش آمد و خطاب به لشکریان امام علی (ع) فریاد زد: آیا اویس قرنی درمیان شماست؟ گفتیم: آری، وی در میان ماست، با او چه کار داری؟ گفت: من از رسول خدا شنیدم که فرمود: اویس قرنی بهترین و برترین تابعین امتِ من است. آنگاه مرد شامی پس از نقل حدیث مرکب خود را به سوی ارتش امام سوق داد و به جمع آنان پیوست و از سپاه معاویه خارج شد. (12)
اویس قرنی در میان پیاده نظام سپاه امام علیه السلام شمشیر میزد. وی در حالی به فیض شهادت نایل شد که ضرباتِ کشنده ای بر بدنِ لاغرش وارد شده بود. امیرالمؤمنین(ع) پس از شهادت وی خود بر پیکر مطهر و به خون خفته اش نماز خواند و او را با دست مبارک خود دفن کرد. صفین محل شهادت مردان بزرگی بود، چرا که بعد از اویس این عمار یاسر بود که به میدان جنگ قدم گذاشت و بعد از جنگ سختی که با دشمن کرد به فیض شهادت نایل آمد(13)
منابع:
8-رجال کشی ص 98ش156
9-ر.ک: الجمل ص 108 و 109
10- رجال کشی
11- ارشاد شیخ مفید ج 1 ص 315 و رجال کشی ص98 ش156
12- حلیه الاولیاء ج2 ص 86 و سیر اعلام الفبلاء ج5 ص77 و رجال کشی ص98 ش155
13- شرح ابن ابی الحدید ج8 ص9 و مناقب ابن شهر آشوب ج3 ص177