عشق علی علیه السلام... عمار یاسر (قسمت اول)
عمار فرزند یاسر از قبیله مذحج و از یاران و اصحاب مخلص پیامبر اسلام و امیر مومنان علی(ع) است که از ارکان اربعه به شمار می آید.
پدر عمار جناب یاسر و مادرش سمیه هر دو از سابقین در اسلام به شمار می آیند و از نخستین شهیدان صدر اسلام اند که پس از تحمل رنج و محنت فراوان زیر شکنجه های شدید قریشیان به درجه رفیع شهادت نایل آمدند.
خود عمار در سن سی و چند سالگی به دین اسلام ایمان آورد و باید گفت که او و مادرش جزو اولین کسانی بودند که اسلام خود را علنی اعلام کردند و در راه اسلام و ایمانشان شکنجه های بسیاری را متحمل شدند. عمار اولین مؤسس و اولین بنیانگذار مسجد در صدر اسلام بوده زیرا مسجد قبا را او تأسیس کرد (1) و رسول خدا(ص) بین او وحذیفه یمانی عقد برادری خواند. (2)
این خاندان پاک و با فضیلت به جرم ایمان و اسلام تحت شدیدترین شکنجه های کفار مکه قرار گرفتند تا سرانجام پدر و مادرش زیرشکنجه کفار قریش جان دادند ولی عمار در حالی که قلبش مطمئن به ایمان بود، تقیه کرد و از مرگ نجات یافت. (3)
عمار ازجمله کسانی است که به حبشه هجرت کرد و به هر دو قبله نماز خواند و از نخستین مهاجران به مدینه بود. سپس در جنگ بدر و سایر جنگ های صدر اسلام و غزوه های رسول خدا(ص) شرکت جست.
عمار یکی از مخالفین سرسخت عثمان بن عفان خلیفه سوم بود و جزو کسانی بود که بر او شورید و از اقرار بر این عمل باک نداشت و بر آن پای می فشرد. (4)
بعد از رحلت پیامبر اکرم(ص) و ماجرای دردناک سقیفه و غصب خلافت از امیرالمومنین علی(ع)، دوازده تن از اصحاب برجسته رسول خدا(ص) برخلافت ابوبکر اعتراض کردند و هر کدام به نحوی و با منطقی این اعتراض را ابراز کردند. از جمله این دوازده صحابی، عمار یاسر از مهاجران بود که برخاست و دلیل اعتراض خود را چنین اظهار کرد:
«ای گروه قریش و ای مسلمانان، اگر شما می دانید که چه بهتر و اگر نمیدانید، پس آگاه باشید که همانا اهل بیت پیامبرتان به او سزاوارتر و به میراث او اولی و احق اند. آنان به امور دین پا برجا تر و بر مؤمنان امین تر و بر ملت اسلام نگهبان تر و به امت پیامبر خیرخواه ترند. پس ابوبکر را بگویید پیش از آنکه ریسمان وحدت شما مضطرب و امورتان ضعیف و پراکندگی وحدت آشکار و فتنه در میان شما زیاد گردد و نیز اختلاف در میانتان بیفتد و دشمنان برشما طمع نمایند، حق را به اهل آن (که اهل بیت پیامبر هستند) برگردانید.
شما آگاهید که علی(ع) بعد از رسول خدا ولی شماست. به مرور زمان برتری علی(ع) بر شما ظاهر شده است. از اینکه پیامبر خدا تمام در های خانه های شما را به مسجدش بست جز در خانه علی را ونیز کریمه خود فاطمه(س) را به ازدواج علی درآورد.
مگر پیامبر اکرم نفرمودند:
من شهر علمم و علی در آن است، پس هرکس بخواهد حکمت ودانش بیاموزد، باید از در آن وارد شود.
و این یعنی کسی به کنه و ژرفای علم رسول الله (ص) نمی رسد مگر از طریق علم علی(ع) و نیز شما در امور دین همواره مشکل داشتید و به او مراجعه می کردید ولی او همیشه از شما بی نیاز بود. بنابراین هیچ یک از شما نسبت به او افضل نیستید؛ پس شما را چه شده که او را تنها گذاشته اید وحق او را از بین بردید ودنیا را بر آخرت ترجیح داده اید؟
آنچه خدا برای او قرار داده به او عطا کنید واز او روی برنگردانید و به اعقاب و جاهلیت باز نگردید. (5)
ادامه دارد...
منابع:
1- شرح ابن ابی الحدید:ج10 ،ص10
2- تهذیب التهذیب ج6، ص13
3- اسدالغابه ج4 ،ص44
4- شرح ابن ابی الحدید ج10، ص103
5- الاحتجاج طبرسی ج1، ص78